مانده ام چه حاجتت بود..با ما سلام کردی
وقت وداع که امد ..بگذاشتی ام به سردی
بعد از گذشت ایام با ما که پا گرفتی...........
مانده ام در اغوش کی شبها تو جا گرفتی
دل که به راهت نشست غیر تو هیچ دل نبست
مانده ام چه کرده ام یار شیشه قلبم شکست
مانده ام چه میکنی یار در مرگ این بیقرار
ثانیه ای سر بکن بر قبر این گرفتار...